دوشنبه 1 آذر 1389 - 12:25



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 

RSS مهدي عزيزي



سه‌شنبه 27 شهريور 1386 - 17:8

يك نفس عميق به بهانه بزرگداشت مردي كه دوستش داشتم

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (5)...

مطلبي نوشتم با اين عنوان كه «چرا هيچ گاه در اسكار موفق نبوده‌ايم؟» شايد در روز نوشت بعدي‌ام گذاشتمش ... اما اين پست دو بخش دارد يكي مربوط است به نوشته دوست خوبم مصطفي وفا‌منش كه برايم فرستاده كه حتما بخوانيدش. دوم هم موسيقي تيتراژ فيلم «نفس عميق» كه گويا كار برادر مريم پاليزبان است ...
راستي از پيشنهاد‌هايتان هم ممنون دارم دنبال‌شان مي گردم ...

* اين مطلب مصطفي:

به بهانه بزرگداشت مردي كه دوستش داشتم
امروز دوشنبه 5 ماه رمضون من تو اتاقم دارم به صدای فرهاد گوش می دم . ولو شدم رو سر رسیدم آخه قراره برای رونوشته مهدی چیزی بنویسم ممنونم که مهدی این اجازه رو داد .
نمیدونم از کجا شروع کنم از یک نقد فیلم، از احساس امروزم، از کم‌کم تموم شدن تابستون گرم امسال، از زحمتی که بچه‌ها برای سایت می‌کشن ......
هر کدوم از اینها می تونه چند تا صفحه رو سیاه سياه کنه. ولی دلم چیزی دیگه رو بهم میگه ، میگه که حالا که فرصتی برام پیش اومده از دلتنگی كه دارم مينويسم و از كسي كه مدت زيادي رو من با فيلم هاش حال مي‌كردم،‌ با فيلم‌هاش منو ناراحت مي‌كرد، احساساتيم مي‌كرد، مضطربم مي‌كرد و ياد عزيزان‌ام مي‌انداخت .
خيلي دلم براش تنگ شده خيلي خيلي دلم براش تنگ شده جاي خاليشو كاملاً حس مي‌كنم وقتي خبر مرگ شو از سايت بي بي سي ديدم موهام سيخ شد. اصلاً برام قابل قبول نبود تا چند روزي هم اصلاً‌ حالم خوب نبود چه كنيم كه مرگ خاصيت‌اش اين است كه از قبل با كسي هماهنگ نمي‌كند. از هيچ كس هم اجازه نمي‌خواد مرگ او خيلي ها رو شكه كرد البته اين آخرين شوكي بود كه به همه داد.
ملاقلي پور يك فيلمساز حسي و غريزي بود و بر اساس احساس دروني خودش فيلم مي ساخت يكي از ويژگيهاي مهم او اين بود كه در فيلم‌اش شعار نمي‌داد و قهرمان‌هاي فيلم او از آدم‌هاي معمولي بودند كه بي‌ادعا براي وطن و ناموس جان مي‌دادند . فيلم‌سازي او به دو دسته تقسيم مي‌شد سينماي جنگ و سينماي پس از جنگ در سينماي پس از جنگ از شرايط سختي كه رزمندگان بعد از جنگ دارند به صورت معترضانه به تصوير مي‌كشيد . ملاقلي‌پور هميشه به صورت مستقيم و غير‌مستقيم به سينماي جنگ مي‌پرداخت و هيچ‌وقت به طبقه خود پشت نكرد. رسول ملاقلي‌پور بدون شك جزو بهترين و متفاوت‌ترين سينماگران دفاع مقدس چه از لحاظ ساختاري فيلم‌هايش و چه به لحاظ استفاده خوب از جلوه‌هاي ويژه و به‌تصوير كشيدن شرايط آدم‌ها در آن موقعيت‌هاي جهنمي است. او جمعاً 17 كار بلند در پرونده كاري خود دارد كه «مزرعه‌ پدري‌»اش را از همه بيشتر دوست دارم و هيچ‌گاه سليمان «قارچ سمي» را از ياد نمي برم ...
... اگر زنده بود 53 ساله بود . رسول خيلي زود و ناگهاني از پيش ما رفت . مي‌دانم كه رفيق نيمه راه نبود . روحش شاد، يادش گرامي.


* اين هم موسيقي تيتراژ «نفس عميق»:
(بچه ها  اگر کسی برنامه ای می شناسد که حجم فایل mp3 را کم می کند لطفا به من خبر بدهد. این موسیقی را هم اگر یادتان رفته حتما دوباره گوش کنید حدود 8 دقیقه است و البته به همین دلیل حجم اش هم زیاد است.) (براي دانلود + كليك كنيد)

پي نوشت : نويد يادآوري كرد كه اين موسيقي را مهرداد پاليزبان ساخته.


شما هم بنويسيد (5)...



شنبه 24 شهريور 1386 - 14:34

Requiem For A Dream

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (10)...

يكي از بهترين موسيقي فيلم هايي كه تا به حال گوش كرده ام همين تكه از فيلم مرثيه اي براي يك رويا اثركلينت مانسل است، گذاشتمش تا شما هم يكبار ديگر گوش كنيد و لذت ببريد (شايد لودش كمي طول بكشد ولي ارزشش را دارد)...
قصدم اين است از اين به بعد موسيقي هاي محبوبمان را با هم گوش كنيم. منتظر پيشنهاد هاي شما هستم.

براي آنلاين گوش دادن اينجا (+) و براي دانلود اينجا (+) كليك كنيد

 


شما هم بنويسيد (10)...



جمعه 16 شهريور 1386 - 1:16

«من از همون لحظه اول مطمئن بودم» یا «هیچ کس به اندازه من این سایت را دوست ندارد»

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (12)...

درست دو سال پیش در چنین روزهایی بود که با نیما درباره راه اندازی یک سایت سینمایی صحبت می کردیم … آشنایی من با نیما بر می گشت به همکاری مان در کتاب سال مجله فیلم. (امیر که با هم جای دیگه‌ای کار کرده‌ بودیم، من رو به عنوان طراح کتاب سال به نیما پیشنهاد کرده بود. ) راستش تجربه همکاری در پروژه کتاب سال به من خیلی خوش گذشته بود و دوست داشتم این با هم بودن رو یک جوری همیشگی کنم. خیلی زود توافقات حاصل شد. ... کار کردن در کنار نیما اون هم در یک سایت سینمایی وای ... تجربه نیما و دانش سینمایی که داشت باعث می شد که من زیاد در کارهای تحریریه سایت دخالت نکنم و فقط اگر نظر خاصی داشتم با احتیاط مطرح می کردم .... من خودم اگر از وضعیت جایی که می خواستم تازه شروع به کار کنم مطمئن نبودم، حاضر نمی شدم که اسمم پای کار بخورد و این درباره نیما حتما بیشتر مصداق داشت. اولین دلگرمی که در شروع کار سایت احساس کردم این بود که نیما ترسی از اینکه همه بدانند نیما حسنی نسب مدیر سایت سینمایی جدیدی به نام «سینمای ما»ست، نداره.... و این یعنی نیما واقعا به کارش اطمینان داشت. این باعث شد که من با علاقه بیشتری کار کنم. درست یادمه وقتی لوگوی سینمای ما را طراحی کردم و طرحی هم برای صفحه اصلی سایت زدم سریع یک پرینت رنگی گرفتم چند تا پوستر هم با عکس های تارانتینو و چند نفر دیگه درست کردم زدم به در و دیوار که نیما رو غافلگیر کنم .... و کردم ... نیما از کارا خیلی راضی بود ... وبالاخره روز 21 شهریور روز ملی سینما را برای افتتاح سایت انتخاب کردیم.
سایت با چند خبر و یک فیلم هفته که فکر می کنم گل یخ بود افتتاح شد. خبر افتتاح را در چند روزنامه و مجله کار کردیم.
روزهای اول به زور به هزار بازدید کننده می رسیدیم! خیلی طول کشید که این هزار بازدید کننده بشه 1500!
... نیما به نظر من یک اشکال بزرگ داره و اون هم اینه که خیلی بد بینه یا بهتر بگم محافظه کار. نمی دانم چرا ولی دوست داشت من خیلی امیدوار نباشم من کلا خیلی رویایی و شاید سینمایی فکر می کنم،(یکی از تفریحات جالب من موقع کار کردن با نیما مخصوصا سر کتاب سال مجله فیلم خیالبافی بود!... داستان هاش مفصله!) اما نیما اصرار داشت که ما توان رقابت با سایت های دیگه سینمایی رو حداقل تا چند سال دیگه نداریم ... نمی دونم شاید هم این یک نوع سیاست کاریش بود.
بعد از شش ماه کم کم داشتیم معروف می شدیم بازدید رسیده بود به سه چهار هزارتا امیدوارانه تر ادامه می دادیم ...
... سعی کردیم برنامه های جانبی در کنار سایت برگزار کنیم .... این برنامه ها را با برگزاری جلسات نقد و بررسی فیلم های در حال اکران در فرهنگسرای نیاوران شروع کردیم ... حسین عبدالهاشم پور از دوستان قدیمم در روزنامه نسیم صبا، که مدیر روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران هم بود، خیلی همکاری کرد ... دمش گرم ...
کم کم به روزهای جشنواره نزدیک می شدیم. بهترین روزهای سال من، همین روزهای جشنواره فجر است و آن سال با توجه به این که سایت هم داشتیم انتظار روزهای بهتری را می کشیدم ... اما ...
یک شب نیما تماس گرفت:
نیما: مهدی، یک کار مهم وفعلا سری دارم
مهدی: بگو
نیما: بولتن جشنواره رو گرفتم یه برآورد قیمت بده و سریع باید بیای کار رو شروع کنیم
مهدی: جدی می گی .... وای من که نمی تونم!!
(اون سال به دلیل تقارن جشنواره با دهه اول ماه محرم جشنواره ده روز زودتر شروع می شد و قشنگ می افتاد وسط امتحان های دانشگاه ها و من نمی تونسم با بچه ها همکاری کنم!)
نیما سردبیر بولتن بیست و سومین جشنواره بین المللی فجر شده بود و قاعدتا اون قدر سرش شلوغ بود که دیگه به کار های سایت نمی رسید ... همه برنامه های سایت برای جشنواره نقش برآب شده بود ....
بدترین روزهای سایت شروع شد. روز هایی که امتحان داشتم که هیچ، بقیه روزها سینما می رفتم و عصر قبل از اینکه جلسات پرسش و پاسخ شروع شود بر می گشتم شرکت تا سریع گزارش و عکس های جلسات را از خبرگزاری های دیگر بگیرم و روی سایت بگذارم ... و بعد تنها پشت مانیتور نگاهم به آمار سایت بود و برنامه هایی که داشتیم و اجرا نشد. روزهای بدی بود در حالی که همه بچه ها در بولتن شب و روزهای خوبی می گذراندند من تنهای تنها بودم با سایتی که باید سر پا می ماند...
... جشنواره که تمام شد نیما هم برگشت... این بار جدی تر از گذشته بود ... بیشتر به سایت می رسید برنامه های جدیدی آورد و دوباره سینمای ما را جدی تر از قبل پیش بردیم ... برنامه های عید، جلسات پرسش و پاسخ، چند بخش جدید برای سایت و تبیلغات و... باعث شده بازدید سایت تا حدود بیست هزار بازدید در روز برسد همه چیز روبه راه بود. سینمای ما کم کم اعتبار بیشتری هم پیدا کرده بود. این بازدید برای یک سایت آن هم سایتی که تنها چند ماه از عمرش می گذشت خیلی جالب بود ... نیما هم جدی تر شده بود از چند سایت رقیب که امکانات مالی بهتری هم داشتند پیش افتاده بودیم ...
تابستان پارسال بهترین روزهای سینمای ما بود. امیر قادری رفیق شفیق نیما به سینمای ما پیوست. تولدی دوباره برای سایت بود. راست اش را بخواهید از روز اولی که سایت راه افتاد دوست داشتم امیر قادری هم در سایت باشد. حضور امیر شور و نشاط خاصی به سینمای ما داد. تحولات زیادی هم ایجاد کرد.  وحید، خسرو، حامد، پویان، مجید، گلاویژ، آرزو، شادی و یلدا هم بعد از امیر آمدند. سینمای ما واقعا متحول شده بود بچه ها همه حرفه ای بودند و سایت هم جای کار زیاد داشت. چندیدن بحش جدید به سایت اضافه شد. امیر و نیما روزنوشت هایشان را راه انداختند (راستی این عکس هایشان در روزنوشت ها را من گرفته ام داستان جالبی دارد حتما یک روز می گویم!) ...
رکورد 27500 برای مان یک جشن کوچک با کلی شیرینی، شادی و خنده ترتیب داد ... همه از این موفقیت خوش حال بودیم و امیدوارانه تر به فکر ارتقای بخش های مختلف سایت بودیم.
یک جشن کوچک و دور همی با یک کیک که روش نوشته بود سینمای ما شد جشن یک سالگی سایت.
دیگه از تمامی رقبا جلو زده بودیم و خیلی جدی دنبال جایگاه بالاتری برای سینمای ما بودیم.
روزهای جشنواره نزدیک بود. این بار دیگه قضیه فرق می کرد ما تبدیل به رسانه سینمایی با اعتبار در سینمای ایران شده بود ... برنامه های زیادی برای این جشنواره هم ریختیم که شکر خدا این بار تقریبا همگی عملی شد بچه ها همه یک ستون روزنوشت راه انداختند، سایت جشنواره را راه اندازی کردیم گزارش های زنده تصویری از جلسات و حواشی جشنواره با عکس های یلدا ذبیحی داشتیم و ...
بازدید رسید به 106530 ... باز هم رکورد زدیم.
نوید هم به جمع ما اضافه شد (نوید غضنفری واقعا یکی از بهترین نویسنده های مطبوعاته ... از پیوستنش به جمع سینمای ما من یکی که خیلی خوشحال شدم)
.... سایتی به نام «سینمای ایران» به پیدا شده بود که بعضی وقت ها بد جوری رو اعصاب بود ... خبرها و عکس هایی داشت که جایی پیدا نمی شد. بعد از کمی تحقیق فهمیدم که فردی به نام امیر کاظمی به همراه ندا میری این سایت را مدیریت می کنند. به اصرار من نیما با امیر کاظمی تماس گرفت و .... امیر کاظمی و ندا میری هم سینمای مایی شدند.
با نظر امیر و نیما جلساتی با چند تن از کاربران سایت که در واقع خودشان افراد صاحب فکر و قلم خوبی بودند برگزار شد که منجر به همکاری آن ها با سایت شد و شدند جزو دوستان خوب ما.
از بچه های فنی سایت (عوامل پشت صحنه) اسمی نبردم، از آقای جعفری، آقای مهندس اصفهانی، پیمان، خانم روئین تن (که این روزهای بخش عمده کارهای فنی سایت بر عهده اوست)، نادر و مصطفی که چند ماهی است به ما پیوستند ... باید یک روزنوشت مفصل راجع به بخش فنی سایت بنویسم ...
اما بهانه نوشتن این روزنوشت یک اتفاق بود؛
دیشب حدود ساعت 4 صبح امیر اس ام اس زد که «امروز رکورد می زنیم با اختلاف» و امروز رکورد زدیم با اختلاف .. 233088 ...
امیر و نیما در یادداشت شان درباره آمار بیست میلیونی سایت نوشتند: «بسیار خوشحال و خدا را سپاسگذاریم که عبور از آمار بیست میلیونی بازدید کل از سایت سینمای ما، همراه شده با بر جا گذاشتن رکورد 130 هزار بازدید روزانه. اتفاقی که در آغاز راه‌اندازی سایت، به هیچ عنوان تصورش را نمی‌کردیم،...»
... اما من از همون لحظه اول مطمئن بودم ...
چند روزی بیشتر به دومین سال تولد سینمای ما نمانده؛ نیما و امیر عزیز خسته نباشید این محفل گرم و دوست داشتنی را مدیون شما هستیم ... امسال جشن سالگرد سایت را با همراهان و دوستان بیشتر و 200000 بازدید کننده جشن می گیریم.
... و اما من هنوز شب ها تا آخرین کامنت ها را نخوانم خوابم نمی برد ... صبح قبل از صبحانه سایت را چک می کنم نکند اتفاق خاصی افتاده باشد ایمیلی، کامتنی، خبری ... اگر روزی امیر کاظمی به من زنگ نزنه دلم واسش تنگ میشه .... نمی دانید برای خواندن دیالوگ های ماندگار (بخشی که جدیدا به سایت اضافه شده) هر بار که صفحه را refresh می کنم چه ذوقی می کنم (تازه خیلی از دیالوگ ها را خودم گذاشتم و البته همه را چندین بار خوانده ام) ... هر روز منتظرم بچه ها روزنوشت هایشان را برایم میل کنند تا آنلاین کنم ... کلی  ایده های جدید هم برای سایت ها دارم ....
قبلا هم گفتم اگر قرار است هوادار باشم دوست دارم از همه متعصب تر باشم این جا هم همینطور است مطمئنم هیچ کس به اندازه من این سایت را دوست ندارد ...

پی نوشت: واقعا چه لذتی دارد وقتی روزنوشتت را باز می کنی و می بینی سحرهمایی برایت یک کامنت گذاشته که واقعا دیوانه ات می کند: «چند شب پیش دوباره پالپ فیکشن را دیدم .به کسی نگویید ولی خدا را دیدم که همین طوری داشت توی فیلم راه می رفت». همه این جا می آئیم برای این لحظات لذت بخش دیگه... همین جا تا یادم نرفته از صوفیای عزیر - که حتما ترجمه های عالی اش را در سایت سینمای جهان خوانده اید -  به خاطر تبریکش، تشکر کنم.


شما هم بنويسيد (12)...

|< <  7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 > >|


  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 4.454611063 seconds.